سیری در زندگی ایروینگ فیشر
ایروینگ فیشر (1947-1867) در شمال ایالت نیویورک به دنیا آمد. در دانشگاه ییل همزمان به تحصیل در رشتههای علوم و فلسفه پرداخت. شعر و آثاری درباره نجوم، مکانیک و هندسه منتشر کرد، اما تمرکز او بیش از هر چیز دیگری بر ریاضیات و اقتصاد بود که برای دومی هیچ گروهی در دانشگاه ییل وجود نداشت.
ایروینگ فیشر یکی از بزرگترین متخصصان آمریکایی در حوزه اقتصاد ریاضی و آمار و از روشنزبانترین نویسندگان اقتصادی در همه دورهها بود.
او از هوش لازم برای استفاده از ریاضیات تقریبا در همه نظریههای خود برخوردار بود و آن قدر عاقل بود که تنها بعد از آن که اصول بنیادین را در قالب جملات و کلمات بیان کرد، به استفاده از ریاضی روی آورد.
فیشر مسائل را بسیار خوب توضیح میداد. «نظریه بهره» فیشر چنان به روشنی نوشته شده که دانشجویان مقاطع عالی رشته اقتصاد میتوانند یکباره نیمی از آن را بخوانند و درک کنند؛ چیزی که در اقتصاد فنی نمونهاش را سراغ نداریم. هر چند فیشر با تاکید بر قریبالوقوع بودن بهبود اقتصاد در سراسر دوره رکود بزرگ به اعتبارش آسیب رساند، اما مدلهای اقتصادی معاصر درباره بهره و سرمایه بر اصول فیشری بنا شدهاند. به همین ترتیب، مانیتاریسم نیز بر اصول فیشر درباره پول و قیمتها استوار است.
فیشر بهره را «شاخصی از ترجیح یک دلار [درآمد] کنونی نسبت به یک دلار درآمد در آینده از سوی جامعه» میخواند. او نظریهاش درباره بهره را نظریه «بیصبری و فرصت» نامید. فیشر این نکته را اصل قرار داده بود که نرخهای بهره از برهمکنش دو نیرو نتیجه میشوند: «رجحان زمانی» سرمایه از دید افراد و اصل فرصت سرمایهگذاری (مبنی بر این که درآمدی که اکنون سرمایهگذاری میشود، درآمد بیشتری را در آینده به بار خواهد آورد). این گفتهها بسیار شبیه به استدلال یوگن فون بومباورک به نظر میرسد. به واقع خود فیشر میگوید که «نظریه بهره» را «به یاد جان رائه و یوگن فون بومباورک نوشتم؛ این دو فرد بنیانهایی را که من تلاش کردهام کارم را بر آنها استوار کنم، پی ریختهاند»، اما فیشر با این ایده بومباورک که غیرمستقیم بودن فرآیند تولید لزوما میزان محصول را افزایش میدهد، مخالف بود و در عوض اعتقاد داشت که در نرخ بهره مثبت، هیچ کس هیچ گاه دورهای طولانیتر را برای تولید برنخواهد گزید، مگر آن که تولید در آن دوره بیشتر باشد. از این رو اگر به فرآیندهای تولید برگزیده شده بنگریم، درمییابیم که دورههای طولانیتر مولدتر هستند، اما به باور فیشر طول دوره، به خودی خود در بهرهوری تاثیری ندارد.
فیشر سرمایه را هر گونهای از دارایی تعریف میکرد که جریانی از درآمد را در گذر زمان تولید کند. این جریان درآمدی از موجودی سرمایهای که آن را به بار آورده، مجزا است؛ هر چند نرخ بهره این دو را به هم پیوند میدهد. فیشر نوشت که مشخصا ارزش سرمایه برابر است با ارزش حال جریان درآمدی (خالصی) که این دارایی پدید میآورد. امروز اقتصاددانان هنوز به همین شیوه درباره سرمایه و درآمد میاندیشند.
فیشر همچنین با مالیاتهای رایجی که بر درآمد وضع میشوند، مخالف بود و از جایگزینی آن با مالیات بر مصرف دفاع میکرد. این موضع او مستقیما در نظریه سرمایهاش ریشه داشت. به گفته فیشر، وقتی افراد بخشی از درآمد جاری خود را پسانداز میکنند و آن را برای سرمایهگذاری در کالاهای سرمایهای که موجد درآمدهایی در آینده هستند استفاده میکنند، نخست مالیاتی را از محل درآمدی که برای خرید کالاهای سرمایهای استفاده میکنند، میپردازند و بعد دوباره از محل درآمد حاصل از سرمایه نیز از آنها مالیات ستانده میشود.
به باور او این مالیاتستانی دوباره از پسانداز است و قوانین مالیاتی را به قوانینی علیه پسانداز و به نفع مصرف بدل میکند. اقتصاددانان هنوز استدلال فیشر را در دفاع از مالیات بر مصرف به کار میگیرند. فیشر در ساخت و استفاده از شاخصهای قیمتی پیشتاز بود. جیمز توبین از دانشگاه ییل، او را «بزرگترین متخصص همه دورهها در ارقام شاخص» میخواند. «موسسه ارقام شاخص» خود فیشر از 1923 تا 1936، شاخصهای قیمت را برای کشورهای زیادی در جایجای دنیا محاسبه میکرد.
فیشر همچنین نخستین اقتصاددانی بود که آشکارا میان نرخهای بهره واقعی و اسمی تمایز گذاشت. او اشاره کرده که نرخ بهره واقعی برابر است با نرخ بهره اسمی منهای نرخ تورم انتظاری. اگر نرخ بهره اسمی مثلا 12 درصد باشد، اما مردم تورمی 7 درصدی را انتظار بکشند، نرخ بهره واقعی تنها 5 درصد خواهد بود. این نکته نیز هنوز برداشت بنیادین اقتصاددانان جدید است.
فیشر نظریه مقداری پول (یا مانیتاریسم) جدیدتری را در قیاس با آن چه پیشتر وجود داشت، بنیان نهاد. او این نظریه را در قالب معادله مبادله تدوین کرد که میگوید MV=PT و در آن M برابر است با حجم پول، V برابر است با سرعت گردش پول در اقتصاد و P و T نیز به ترتیب برابرند با سطح قیمتها و کل حجم تراکنشها. در این حوزه نیز اقتصاددانان هنوز از این معادله کمک میگیرند؛ هر چند معمولا از این گونه فرمول مبادله استفاده میکنند که MV=Py و در آن y برابر است با درآمد واقعی. این معادله میتواند ابزاری بسیار قدرتمند برای ارزیابی سازگاری و انسجام تفکر افراد درباره اقتصاد باشد.
فیشر نخستین مدرک دکتری در رشته اقتصاد را از دانشگاه ییل دریافت کرد. بعد از فراغت از تحصیل، بقیه دوران کاری خود را نیز در ییل ماند. جدالی سه ساله با بیماری سل که از 1898 آغاز شد، علاقهای شدید و عمیق را به سلامتی و بهداشت در دل فیشر به جا نهاد. به ورزش و گیاهخواری روی آورد و کتاب پرفروش «چگونه زندگی کنیم: قواعدی برای زندگی سالم بر پایه علم جدید» را نوشت و ارزشش را با زندگی تا هشتاد سالگی نشان داد. برای منع استفاده از مشروبات الکلی، صلح و بهسازی نژادی تلاش کرد. بنیانگذار و رییس چندین انجمن و بنگاه از جمله جامعه اقتصادسنجی و انجمن اقتصاد آمریکا بود. او همچنین مخترعی موفق بود. در سال 1925 بنگاه او با رقیب اصلیاش ادغام شد و شرکتی را تشکیل داد که بعدها با عنوان رمینگتون راند و سپس با نام اسپری راند شناخته میشد. هر چند این ادغام او را بسیار ثروتمند کرد، اما بخش بزرگی از ثروتش را در سقوط بازار سهام در سال 1929 از دست داد.
به نقل از سایت دنیای اقتصاد
نوشتن دیدگاه